دریچه ای بر کاخ بلند و گزندناپذیر شاهنامه
سر آغاز:
در تیرگی شامگاهان چه بسا بی اعتنا به دانه های درشت برف، ساعتها از پشت در قهوه خانه ای در میدان مرکز شهر رضائیه به سخنان گرم و شوق انگیز نقالی که داستانهای شاهنامه را باشور و هیجان وصف ناپذیری نقل میکرد گوش داده ام. آن روزها که بیش از چهارده سال نداشتم بی آنکه به مفهوم ژرف داستانها پی ببرم، از ماجراهای آن لذت میبردم. بعدها وقتی به خواندن داستانهای شاهنامه پرداختم و با دنیایی سرشار از غم و شادی، نیکی و بدی، زشتی و زیبایی، کژی و راستی و با جهانی مالامال از نیروهای متضاد و متعارض روبرو شدم، و افسانه های آن را جلوه گاه زندگی معنوی، آرزوهای پایان ناپذیر، خواستهای خیال انگیز شکستها و پیروز بهای نیاکانمان یافتم، تصمیم گرفتم از آن کاخ عظیم و گزند ناپذیر دریچه ای به روی مردم بگشایم.
برای نگارش این کتاب از شاهنامه چاپ بروخیم سود جسته ام.
بدرالدین مدنی
۴۹/۸/۱۶
تعداد مشاهده: 29 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 409
حجم فایل:0 کیلوبایت